«بچه مهندس 4» جواد جوادی را تا پای رسیدن و نرسیدن می کشاند/سعی کرده ایم مضامین اخلاقی و معنوی را به کار بگیریم
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۶۰۴۷۹۲
حسن وارسته که او را به خاطر نگارش سریال های پر مخاطب و موفقی چون «زندگی به شرط خنده» ، «پایتخت 2» ، «پایتخت 3» ، «پایتخت 4» ، «دودکش» ، «علیالبدل (مجموعه تلویزیونی)»، «دیوار به دیوار» و.. می شناسند در خصوص تازه ترین سریال خود به نام «بچه مهندس 4» ویژه ماه مبارک رمضان با خبرنگار برنا گفت و گوی کوتاهی کرد که در ذیل از نظر می گذرانید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حسن وارسته نویسنده در خصوص سریال «بچه مهندس 4» با خبرنگار فرهنگی برنا گفت و گو کرد. او در مورد داستان و ساختار این سریال چنین گفت: بچه مهندس در تداوم فصول قبل می باشد با همان مولفه ای که تماشاگر با او ارتباط برقرار کرده و شاخص هایی که آن را دوست دارند.
ما تلاش کردیم داستان بیشتر حول محور جواد جوادی بچرخد به همین دلیل پیش روی این کاراکتر ماجراهایی حادث می شود و جواد جوادی در کنار رسیدن به عشق خود با یک سری ماجرا ها در خصوص دانشگاه و مسائل نخبگی دست و پنجه نرم می کند تا بتواند خود را به مرضیه «مهشید جوادی»، آقای توفیقی «فرهاد قائمیان»، جامعه علمی و کشور خود ثابت کند.
او در این خصوص که چقدر کار خود را برای این زمان خاص (ماه مبارک رمضان) مناسب می بیند بیان کرد: ماه مبارک رمضان فقط روزه داری، افطار و نماز نیست مکارم اخلاقی که باید در عملکرد یک مومن باشد مهم است یعنی غیبت نکند، دروغ نگوید یا به قول معروف یتیم نوازی و همسایه داری کند. ما تلاش کردیم این مضامین اخلاقی که جزو ویژگی های یک مومن خوب است را در بچه مهندس داشته باشیم. بلاخره داستان ما یک جواد دارد که در بهزیستی رشد کرده و از کودکی یتیم بوده است و با سختی و تلاش به درجه خوبی رسیده است که این یکی از مولفه های جواد جوادی است. درواقع در ماه رمضان بحث یتیم نوازی را بیشتر داریم کمااینکه در شب های احیا روایت هایی از حضرت علی «ع» می شود که بیشتر به عمق ماجرا پی می بریم.
به همین دلیل سعی کرده ایم اشاراتی به صورت عملی و نه شعاری به بخش های مذهبی کنیم.
حسن وارسته در این باره که با توجه به افزایش علاقه مخاطبان به شبکه خانگی چقدر معتقد هستید سریال «بچه مهندس 4» بتواند سریال موفق و ماندگاری در ماه رمضان شود خاطرنشان کرد: به هرحال رقابت بین مدیوم ها وجود دارد که در این میان تلویزیون با شبکه خانگی، شبکه خانگی با شبکه های ماهواره ای در حال رقابت هستند به هر صورت شبکه خانگی هم یک شبکه داخلی است چرا که در داخل کشور ساخته می شود و همکاران خودمان تولیدات را انجام می دهند ولی فقط فضای بازتری دارند.
او در ادامه افزود: اما من به یک موضوع خیلی معتقد هستم اینکه شبکه خانگی با هر گستردگی به گستردگی و پهنای شبکه سراسری نیست. چرا که این شبکه در دورترین جای کشور هم مورد استفاده واقع می شود مردم روستاهای دور افتاده هم از این رسانه استفاده می کنند. ما هزاران مجری را می بینیم که در بیرون از رسانه ملی اجرا دارند و تلاش شان این است که حداقل به شکل روتین در شبکه های سراسری حضور داشته باشند. این یک پوئن مثبت است ولی خطر هم محسوب می شود. چرا که رسالت ما را نسبت به کار بیشتر می کند. بلاخره ما باید در این رقابت همت و ماجراجویی خود را در قصه بیشتر کنیم و این ماجرا را کمی سخت تر کرده است ولی من معتقد هستم تماشاگر پای تلویزیون می نشیند و زمانی که در جریان یک قصه خوب باشد نسبت به شبکه خانگی بیشتر هم استقبال می کند.
وارسته بیان کرد: می دانیم که در همه جای کشور آنتن اینترنت موجود نیست و در قسمت هایی کند است و بعضی مکان ها فاقد اینترنت است ولی این هم موضوعی نیست که خیال کنیم ما از قبل برنده هستیم . خیر ما باید تلاش کنیم قصه جذابی ارائه دهیم و مراقب باشیم از این گوی رقابت عقب نیوفتیم.
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: تلویزیون سریال نویسنده فیلمنامه نویس حسن وارسته بچه مهندس 4 شبکه خانگی جواد جوادی بچه مهندس 4
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۰۴۷۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تبلیغات گل درشت در تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی به مرز فاجعه رسیده است/ تلویزیون شفافسازی کند
حسین قره: آقایان در تلویزیون که خیال خودشان را راحت کردهاند، انگار وقت و زمان و گوش و چشم سایر حواس و قوای فاهمه و... که مخاطبان دارند، مِلک حضرتشان است و تصمیم و کنترلش با خودشان نیست، اخیراً هم که دیگر تبلیغ نمیسازند، در واقع خود آگهیها به سریال وسط فوتبال و سریال و... تبدیل شده است، شاید مخاطب یادش برود که داشت چه میدید و البته دیده شده بعضی از مواقع خود پخش هم یادش رفته و رفتهاند برنامه بعدی.
تلویزیون شفافسازی کنداگر مخاطب تلویزیون باشید گاهی آن قدر تبلیغات طولانی است که نسبت به زمان پخش و قیمت ثانیه و دقیقه تبلیغات در تلویزیون این شائبه برایتان پیش میآید که صداوسیما در شکل کلی سهامدار آن کالا و خدمات است؛ چون واقعاً خارج توجیه است، مثلاً فرض بفرمایید یک نوعی از چرخگوشت (تعمداً اسم و اصل برند و کالا را نمیگویم) هست که شما هر وقت تلویزیون را روشن کنید اول تبلیغکنندگان آن را میبینید. اگر یک برند برنامه بلندمدتی داشته باشد که هر خانواده ایرانی (حدود ۲۵ میلیون خانوار) یکی از این وسیله را داشته باشند، حتی اگر ۸۰ درصد سود حاصل از هر دستگاه را صرفه تبلیغات تلویزیونی کند باز هم باتوجهبه ساعات پخش در میانبرنامهها یا بین نیمههای فوتبال و... توجیه اقتصادی ندارد، آخر تبلیغات حاصل عدد و رقم است، یک برند این میزان از سود را هزینه میکند تا این میزان از بازار هدف محصولاتش را بخرند، آخر تکمحصولی که بازار جهانی هم ندارد، این همه تبلیغ را با چه توجیه اقتصادی انجام میدهد. مگر اینکه مثلاً در آغاز سال با بخش آگهی تلویزیون یک قرارداد کلی بسته شده باشد که مثلاً N هزار ساعت بخش در سال به قیمت N میلیارد تومان و گرفتن دو نوع تخفیف، یکی از بابت این که کالا موردبحث تولید ایرانی است و حمایت از بازار داخلی است و دیگر اینکه چون قرارداد موردی نیست و کلی و سالانه است.
همینجا چند سرفصل وجود دارد که میشود درباره آن صحبت کرد. یک اینکه تقریباً قریب بهاتفاق تبلیغات این چنینی را چند بازیگر و احتمالاً یک شرکت تبلیغاتی میسازند، پرسش اول این است، آیا محدودیتی و رانتی خاص برای سازندگان تبلیغات وجود دارد یا نه تصادفاً این اتفاقات رقم خورده است.
دوم اینکه اگر محدودیتی نیست آیا چنین شرایطی برای همه تولیدکنندگان ایرانی وجود دارد. اگر چنین است آیا تلویزیون فراخوانی عموماً داده است که شرایط برای همه کالاها و همه بازارها و خدمات وجود دارد و میتوانند از این بستر استفاده کنند. اگر این فراخوان داده شده و اگر شرایط برای همه یکسان است، در بازار تولید داخلی هیچ برند دیگری تمایل به این همه ساعت پخش ندارد؟ که این خود چند سرفصل دیگر را باز میکند که آیا برندها و تولیدکنندگان به این نتیجه رسیدهاند که همین میزان هم هزینه کردن در تلویزیون گران است و بازگشت سرمایه ندارد چرا که سرمایه گرانبهای اجتماعی تلویزیون ریزش داشته است.
فقط یک نکته دیگر میماند که در شرایط اجتماعی امروز و مسئله زنان به کار با مداقه نیاز دارد، آقایان ابتدا و میان و انتهای بعضی از برنامههای گفتوگومحور درباره زنان، تبلیغاتی را نشان میدهند که دغدغه زنان خانهدار این سرزمین خلاصه میشود در پوره سیبزمینی، این هم سطح سلیقه و دغدغه و بلندنظری، واقعاً خود حماسه است. (تأکید میکنم که آن تبلیغات میتواند در برنامههای آشپزی و یا سرگرمی محور پخش شود؛ ولی بعد از هر برنامههای منظور است.)
دوباره و بلکه شاید دوباره باید تأکید کنم که صداوسیما به دلیل اختصاص بودجه ملی - که امسال ۲۴ هزار میلیارد تومان به آن اضافه شده است - باید نسبت به تمام کنشها و واکنشها، برنامهسازیها، تولیدات و... پاسخگو به ملت باشد. اگر تلویزیون خصوصی بود یا همچون شبکه نمایش خانگی منبع مالش از بخش خصوصی تأمین میشد، این همه تأکید لازم نداشت و آقایان جبلی و جلیلی که بر مسند و صندلی یگانه رسانه ملی نشسته تکیه زدهاند باید برای تکتک اقدامات پاسخگو باشند.
هنرمندان و فاجعه تبلیغات در شبکه نمایش خانگی و سینماهمانطور که همه میدانیم، بسیاری از هنرمندان و نویسندگان و... حوزه سینما چشم و دل از تلویزیون بریدهاند و به سینما و شبکه نمایش خانگی پناه بردهاند و ناگفته نماند که هنرمندان ترازی هم چشم و دل از همه چیز شستهاند و در سکوت نشستهاند. شاید توجیه بسیاری این است که «به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل». بههرتقدیر کار ما قضاوت نیست و هر که هر چه خود میخواهد همان میکند؛ اما نکته کجاست، در شبکه نمایش خانگی و سینما که بخش خصوصی دستی در تولید آن دارد برای تأمین هزینه یا نیاز به سرمایهگذاری دارد که نیتش سود کم و حضور در خلق هنر است و یا نه سرمایهگذاری که مثل هر تجارت و بازار و صنعتی به دنبال سود مکفی و بهاندازه سرمایه است. بماند که هر کدام باشد مهم نیست مهم ارائه هنرمندانه تبلیغات در آثار است. این مسئله و پدیده هم مختص ما نیست، همه جهان گرفتار این نوع تولید تبلیغات هستند. این چرخه که باید کالای تولیدشده به دست مصرفکننده برسد و آن را مصرف کند که چرخه تولید دوباره بچرخد، هر چه هست فعلاً سرنوشت این عصر است؛ اما نوع ارائه آن بسیار مهم است.
تبلیغات گل درست حتی گرفتاری بزرگترین هنرمندان تاریخ معاصر بوده و هست. بهخاطر دارم در یک نشست کارگردان فقید و بزرگ تئاتر جهان، پیتر بروک در زمان بخش یکی از جسورانهترین آثارش (مهابهاراتا) در تلویزیون همین مشکل را داشته که هر ۱۵ دقیقه آن فیلم تئاتر قطع و برنامه به بخش آگهی میرفته است. این قطع حس و حال و هوا برای یک فیلم تئاتر و مخاطب و تولیدکنندگان آن عذابآور بوده و پیتر بروک صحبت میکند و از سرمایهگذاران و گروههای تبلیغاتی میخواهد که اطلاعاتشان را در آخر و حتی تیتراژ بیاورند؛ ولی حس تماشاچی را در میانه اثر قطع نکنند. (نقل به مضمون عرض کردم؛ چون سالها پیش این ویدئو را دیدیم.)
قاعده سریال ها و پخشهای جهانی و تلویزیونها خصوصی این است که هر ۲۰ دقیقه فرصتی یک تا دودقیقهای به آگهی داده شود؛ اما اینکه در سریالی که هنرمندان برجسته در آن هستند به درودیوار آن تبلیغات چسبیده باشد و حتی در یک سریال مثلاً ساختمان مرکزی شرکت تبلیغکننده دیده شود... (باز هم تأکید میکنم که از ارائه مصداقی واقعی پرهیز دارم) دیگر فاجعه گل درشتی است و از خارج از عرف تمام درسهای تبلیغات است و قطعاً به ضدتبلیغ تبدیل میشود.
تبلیغات در عصر جدید با هنر گرافیک که هنری بصری است گره میخورد، مختصر و موجز و متناسب و با احترام به شعور مخاطب. اینکه در همه جای یک سریال نمای نزدیک بازیگر و سرش باشد و پشت سرش فلان شامپو که واقعاً ضدتبلیغ است. یکی از شروط استمرار یک هنر احترام به مخاطب است و هنرمندان آفرینشگر نباید اجازه دهند که تبلیغات غیرهوشمندانه و گل درشت به اعتبار آنان ضربه بزند.
توجه به تولید ملی و بهرهمندی تولیدکنندگان که سالانه میلیونها نفر از خدماتشان استفاده میکنند کار بسیار خوبی است، تبلیغات چنین پدیدهای است، اما استفاده در حد فوق ابزار و بیاحترامی به مخاطب را باید خود هنرمندان فکری برایش بکنند. هنرمندانی که کار تبلیغات میکنند باید سرمایهگذاران را توجیه کنند که چه چیزی برای آنان مناسب است. تندادن تمام به خواسته سرمایهگذار که احتمالاً خواستهای داشته و اصرار دارد که در چنین شرایط اقتصادی پر ماجرایی سرمایهگذاریاش حداکثر سود را داشته باشد باید با قواعد هنر هم بخواند، برای اعتبار برندی که ساخته است حداقل بپذیرد که ارائه هنرمندانه کالا و خدمات برندش برای شرکت و تجارتش سودی بلندمدت خواهد داشت.
تبلیغات محیطی که در اختیار سینما و شبکه نمایش خانگی است هم یکی از سرفصلهایی است که میتوان درباره آن نوشت که در این کوتاه نوشته نمیگنجد.
۵۷۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902705